تأثیر گذرگاه زنگزور بر تجارت ایران و آذربایجان: از بین رفتن مزیت رقابتی در برابر ترکیه

مقدمه: تحول ژئوپلیتیکی که معادلات تجاری را دگرگون میکند

گذرگاه زنگزور که اخیراً با میانجیگری آمریکا بین ارمنستان و آذربایجان به توافق رسیده، نه تنها یک پروژه ترانزیتی، بلکه تغییری بنیادین در معادلات اقتصادی و ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی محسوب میشود. این گذرگاه43 کیلومتری که از استان سیونیک ارمنستان میگذرد، آذربایجان را مستقیماً به نخجوان و سپس به ترکیه متصل میکند و زنجیره تأمین منطقه را بازتعریف مینماید. تأثیر این کریدور بر تجارت ایران با آذربایجان و موقعیت رقابتی ایران در برابر ترکیه بسیار عمیق و چندبعدی است.

۱. کاهش شدید سهم ایران در ترانزیت منطقه: از ۳۰٪ تا محرومیت از بازارهای کلیدی

بر اساس گزارشهای اقتصادی، کریدور زنگزور میتواند سهم ایران از ترانزیت منطقه را تا ۳۰٪ کاهش دهد 1. پیش از این، کالاهایی که قرار بود از ترکیه یا نخجوان به آذربایجان منتقل شود، باید از خاک ایران عبور میکرد. اما با راهاندازی این گذرگاه، این محمولات بهطور مستقیم و بدون نیاز به ورود به ایران جابهجا میشوند 1. این تغییر به معنای از دست رفتن درآمد قابل توجهی برای ایران است، چرا که ورود و خروج هر کانتینر به خاک ایران بین 1500 تا 2000 دلار درآمدزایی داشت 

علاوه بر این، ایران از مسیر انتقال کالا از کشورهای اروپایی به آسیای مرکزی نیز حذف خواهد شد  کارشناسان هشدار میدهند که این وضعیت به "دور زدن ایران" منجر شده و کشور را از فرصتهای تجاری بزرگ در اوراسیا محروم میکند 

۲. از دست دادن مزیت هزینه حملونقل: رقابت نابرابر با ترکیه

یکی از مزیتهای اصلی ایران در تجارت با آذربایجان و منطقه، هزینه کمتر حملونقل به دلیل مسیرهای کوتاهتر و زیرساختهای موجود بود. اما کریدور زنگزور این مزیت را بهطور جدی تضعیف میکند:

  • کاهش زمان ترانزیت: برآوردها نشان میدهد این مسیر جدید زمان حملونقل بین اروپا و آسیا را تا 15 روز کاهش میدهد ، در حالی که مسیرهای عبوری از ایران چنین کارایی ندارند.

  • صرفهجویی لجستیکی: مدلهای اقتصادی پیشبینی میکنند کریدور زنگزور میتواند تا ۳۰ میلیارد دلار در سال صرفهجویی لجستیکی ایجاد کند ، رقم قابل توجهی که ایران نمیتواند با آن رقابت کند.

  • هزینه های عملیاتی کمتر: با مدیریت آمریکایی این گذرگاه و سرمایهگذاریهای گسترده، هزینههای عملیاتی برای تجارتی که از این مسیر استفاده میکنند به مراتب کمتر از مسیر ایران خواهد بود 

۳. تضعیف جایگاه ایران در پروژههای بینالمللی: محرومیت از ابتکار کمربند و راه چین

ایران پیش از این نقش کلیدی در ابتکار کمربند و راه چین داشت، اما کریدور زنگزور این موقعیت را تهدید میکند. چین که به دنبال مسیرهای جایگزین برای دسترسی به اروپا است، ممکن است بخشی از تجارت خود را از این مسیر جدید هدایت کند  این موضوع نه تنها درآمدهای ترانزیتی ایران را کاهش میدهد، بلکه جایگاه استراتژیک کشور را به عنوان شریک تجاری چین نیز تضعیف میکند 

۴. تغییر توازن قدرت به نفع ترکیه: ظهور رقیبی قوی در منطقه

ترکیه با اتصال مستقیم به آذربایجان از طریق گذرگاه زنگزور، موقعیت خود را به عنوان هاب تجاری منطقه تقویت میکند:

  • دسترسی بهتر به آسیای مرکزی: ترکیه دیگر برای دسترسی به بازارهای آسیای مرکزی نیازی به عبور از ایران ندارد ، این در حالی است که پیش از این ایران نقش واسطه unavoidable را ایفا میکرد.

  • افزایش درآمدهای ترانزیتی: پیشبینی میشود ترکیه تا سال ۲۰۳۰ بتواند سالانه 15 میلیارد دلار درآمد ترانزیتی از این مسیر کسب کند 

  • تقویت اتحاد ترکیه-آذربایجان: این کریدور پیوندهای اقتصادی و سیاسی بین ترکیه و آذربایجان را مستحکمتر میکند و ایران را در موقعیت حاشیهای قرار میدهد 

۵. تأثیر بر صنعت لجستیک ایران: چالشهای پیشرو

صنعت لجستیک ایران با چالشهای جدی مواجه خواهد شد:

  • کاهش حجم بار ترانزیتی: پیشبینی میشود با فعال شدن این گذرگاه، بخش عمدهای از بار ترانزیتی که پیش از این از ایران عبور میکرد، به مسیر جدید منتقل شود 

  • بیکاری نیروی کار: کاهش ترانزیت به معنای از دست رفتن مشاغل مرتبط در بخش حملونقل، گمرک و خدمات وابسته است 

  • کاهش سرمایهگذاری در زیرساختها: با کاهش توجیه اقتصادی، سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای ترانزیتی ایران نیز کاهش خواهد یافت 

۶. تأثیر بر تجارت دوجانبه ایران و آذربایجان: کاهش وابستگی باکو به تهران

کریدور زنگزور وابستگی آذربایجان به مسیرهای ترانزیتی ایران را به حداقل میرساند:

  • کاهش اهرمهای اقتصادی ایران: پیش از این، ایران به دلیل کنترل مسیرهای ترانزیتی به نخجوان، اهرمهای اقتصادی و سیاسی قابل توجهی در برابر باکو داشت. این اهرمها با راهاندازی گذرگاه جدید تضعیف میشوند 

  • تغییر الگوی تجاری: آذربایجان ممکن است ترجیح دهد کالاهای خود را بیشتر از طریق ترکیه وارد کند تا ایران، چرا که زنجیره تأمین یکپارچهتری با این مسیر جدید خواهد داشت 8.

  • کاهش درآمدهای گمرکی: درآمدهای گمرکی ایران از تجارت با آذربایجان نیز ممکن است کاهش یابد، چرا که حجم مبادلات از مسیر ایران کمتر خواهد شد .

  • 7. از بین رفتن مزیت هزینه حمل کمتر ایران: قبلا هزینه حمل یک کانتینر سنگ از ترکیه به باکو 3400 دلار بود ولی الان با کمتر شدن مسیر حمل قطعا قیمت تمام شده پایین تر ترکیه سبب رقابت با سنگ و سایر محصولات ایرانی خواهد شد

راهکارهای پیشروی ایران: سازگاری با واقعیتهای جدید

در مواجهه با این چالشها، ایران نیازمند اتخاذ راهبردهای جدید است:

  • تنوع بخشیدن به شرکای تجاری: تمرکز بیشتر بر بازارهای آسیای مرکزی و عراق میتواند بخشی از خسارات ناشی از کاهش تجارت با آذربایجان را جبران کند.

  • بهبود رقابتپذیری: کاهش تعرفههای ترانزیتی و تسهیل مقررات گمرکی میتواند جذابیت مسیرهای ایران را حفظ کند.

  • تقویت همکاری با ارمنستان: با وجود کریدور زنگزور، ایران میتواند روابط اقتصادی خود با ارمنستان را تقویت کند تا بخشی از ترانزیت از این مسیر حفظ شود 

  • سرمایهگذاری در زیرساختهای جایگزین: توسعه بنادر شمالی مانند انزلی و امیرآباد و اتصال آنها به شبکه ریلی میتواند جایگزینی برای ترانزیت زمینی باشد 

نتیجه گیری: آیندهای چالش برانگیز در پرتو تغییرات ژئواقتصادی

گذرگاه زنگزور نه تنها یک مسیر ترانزیتی جدید، بلکه تغییری ساختاری در معادلات قدرت منطقه است که مزیتهای رقابتی تاریخی ایران در هزینه حملونقل کمتر را به چالش میکشد. در حالی که ترکیه و آذربایجان از این تحول سود خواهند برد، ایران با کاهش درآمدهای ترانزیتی، تضعیف موقعیت ژئواقتصادی و محدودیت دسترسی به بازارهای اوراسیا مواجه خواهد شد. پاسخ مؤثر به این چالشها نیازمند بازنگری اساسی در سیاستهای تجاری و ترانزیتی ایران است تا بتوان در فضای رقابتی جدید جایگاه مناسبی یافت.